
عصرخرد در تاریخ فلسفه اروپا، اصطلاحی است که در ارتباط با متفکرانِ نخستینِ قرنِ هفدهم میلادی از جمله دکارت، اسپینوزا، و گوتفرید لایبنیتز به کار میرود. جامعه به پیش میرود و همراه با پیشرفت تمدن و ترقی دانش و فن، اندیشه انسان نیز سیر تکاملی به خود را میپیماید. در قرنهای هفدهم و هجدهم فلسفه که گرایش دارد از علم مایه بگیرد و به دست آوردهای آن متکی باشد وارد مرحله تازهای میشود. جامعه بشری در جهت سرمایه داری و شناخت بشری در جهت بسط علوم طبیعی رشد میکند. اینها پایههای اجتماعی و معرفتی فلسفه را در این دوران تشکیل میدهند. فلسفه بر این پایه مجدداً شکوفا میشود و خردگرایی یا عقلگرایی آشکار میشود. خردگرایی به معنی تکیه بر اصول عقلی و منطق در اندیشه و گفتار است. فلسفه دوران نوین واژه خردگرایی (rationalism) هنگامی که در ارتباط با متفکرانِ قرنِ هفدهم از جمله دکارت، اسپینوزا، و گوتفرید لایبنیتز به کار رود به معنایِ باور به عقل به عنوانِ تنها منبعِ معتبرِ شناخت است. آنچه که تجربه و مشاهده به ما میگوید بسیار متزلزل تر از آن است که بشود به آن اعتماد نمود. در هلند، فرانسه، انگلستان، ایتالیا و روسیه مکاتب مختلف فلسفی با درجات گوناگون پی گیری منطقی و درک ماتریالیستی طبیعت پدید میآید. هومانیستها (انسان گرایان) و (فلاسفه طبیعت) قرون هفده و هجده نقش بزرگی در تاریخ فلسفه ایفا کردهاند. کافی است نامهای فرانسیس بیکن، هابس، دکارت، اسپینوزا و گوتفرید لایبنیتز، لومونوسف، دیدرو و ولتر را یادآوری کنیم تا اهمیت مکاتب فلسفی این دوران آشکار شود. نظریات این فلاسفه نیز نمیتوانست ماتریالیسم پی گیر و جامع باشد زیرا شرایط اجتماعی و امکانات علمی هنوز آماده نبود و این محدودیت تاریخی ناگزیر نمیگذاشت نظریات مربوطه در چارچوب معینی فراتر رود. در این دوران فلسفه ایده آلیستی را در وجود سیستم عقاید جرج برکلی اسقف مذهبی و هیوم مییابیم. فلاسفه تجربهگرایی (empiricism) انگلیسی به این نتیجه رسیدند منشا شناخت بشر درواقع تماماً از تجربهٔ حسی و حواسِ پنجگانهاست و نه از عقل. همین امر دلیلِ ناکامیِ تلاشهایِ قبلی برایِ اثباتهایِ دقیق و بینقص بودهاست. از جمله مهمترین تجربهگرایان جان لاک، جرج برکلی و هیوم هستند. عصر روشنگری عصر روشنگری در تاریخ فلسفه اروپا، اصطلاحی است که برای فلسفه قرنِ هجدهم میلادی به کار میرود. با الهام ازانقلاب در فیزیک که با قانون حرکت نیوتن آغاز یافت متفکرین روشنگری استدلال داشتند که تفکر روشمند مشابه آن میتواند در همهٔ شکلهای فعالیتهای بشر به کار بسته شود. از اینرو عصر روشنگری به انقلاب علمی در جامعه سرمایه داری پیوند یافتهاست. برای هردو حرکت تجربهگرایی و خردگرایی اهمیت داشت. در این دوران جامعه بشری در جهت سرمایه داری و شناخت بشری در جهت بسط علوم طبیعی رشد میکند. دیدرو، ولتر، روسو، مونتسکیو، کانتو ساد از فیلسوفان عصر روشن گری اند. فلسفه معاصر عصر روشنگری به عنوان یک حرکت فقط در آلمان، فرانسه، انگلستان و اسپانیا رویداد اما به زودی به دیگر جاها گسترش یافت. بسیاری از به وجود آورندگان آمریکا سخت تحت تآثیر آرمانهای دوره روشنگری به خصوص در مذهب، اقتصاد و حوزهٔ دولت داری قرار داشتند. در قرنِ هجدهم فیلسوف معروف آلمانی کانت برایِ سنتز خردگرایی و تجربهگرایی تلاش نمود. کانت بخشهایی از معرفت را که در عقل ریشه داشتند از بخشهایی که ناشی از تجربیات بودند جدا نموده و ادعا کرد که سهمِ هر یک را میتوان بدقت مشخص نمود. تأثیرِ متقابل و مکملِ این دو عنصر را نیز میتوان تشخیص داد. این معرفتشناسی منجر به آن میشود که برایِ شناخت مرزهایی تعیین شود؛ مرزهایی که فراتر از آنها سخن گفتن بیاساس خواهد بود. کانت میخواست ایده آلیسم را با ماتریالیسم آشتی دهد و از این رو فلسفه او با تمام ساختمان نابغانه و پر ارزشش دارای خصلت ناپی گیر ماتریالیستی و حاوی عناصر فراوان ایده آلیستی است. کانت بنیان گذار فلسفه کلاسیک آلمان و اندیشمند دورانسازی است که تأثیر عمیق و دراز مدتی بر اعقاب خویش نهادهاست.
بانک مقاله های فارسی طرفداران حسین آل حبیب
keywords : سایت حسین آل حبیب،نوشته های حسین آل حبیب،مقالات حسین آل حبیب